سینا جهانی-افتتاح پروژه سامانه انتقال آب به دریاچه ارومیه عناوین رسانههای طرفدار دولت سیزدهم را قبضه کرده است. افتتاحیهای پر سروصدا که با حضور رییس دولت سیزدهم و هیات همراهش، از آغاز بهرهبرداری تونل ۳۶ کیلومتری انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه ارومیه خبر میدهد. پس پرده تمام سلفیهای و عکسهای یادگاری اما پرسشهایی نهفته است. پرسشهایی که به نظر میرسد پاسخ به آنها در توجه اغراقآمیز مسوولان به جوانب تبلیغاتی، مغفول مانده است.
ساخت این سامانه در سال ۹۴ در دستور کار دولت پیشین قرار گرفت و تکمیلش به دلیل آنچه «عدم تخصیص منابع» عنوان شده، تا امروز به طول انجامید. در فاز نخست این طرح که روز گذشته افتتاح شد، قرار است ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب به صورت سالانه وارد دریاچه ارومیه شود. اجرای فاز دوم در سالهای آینده، حجم آب انتقالی را تا ۶۰۰ میلیون مترمکعب افزایش خواهد داد. رسانهها حالا در ستایش از این دستاورد دولت سیزدهم و البته در رقابتی فرسوده با دولت پیشین، تلاش میکنند با «عظیم» خواندن و «منحصر به فرد دانستنش در منطقه غرب آسیا» ، مشکلات اصلی و ضمنی این پروژه را به حاشیه برانند. تاملی کوتاه اما ثابت میکند که مضرات این طرح تبلیغاتزده، به فوایدش میچربد.
بر اساس اعلام رسمی، تونل ۳۶ کیلومتری انتقال آب به دریاچه ارومیه، سالانه ۳۰۰میلیون متر مکعب آب به این دریاچه بیجان منتقل خواهد کرد. این درحالی است که طبق آخرین گزارشها، تراز مورد نیاز دریاچه ارومیه برای رسیدن به مرحله احیا، یک هزار و ۲۷۴متر از سطح دریا است. حجم آب مورد نیاز برای رسیدن به تراز اکولوژی، حدود ۱۲میلیارد متر مکعب بوده و برای باقیماندن دریاچه در همین تراز، انتقال سالانه ۴ میلیارد متر مکعب آب لازم است. انتقال سالانه ۳۰۰میلیون متر مکعب از طریق تونل، به فرض اینکه تمام آب جاری شده از مبدا به دریاچه بریزد، حتی یک دهم حجم مورد نیاز سالانه را نیز تامین نخواهد کرد.
میزان تبخیر آب در دریاچه ارومیه به طور متوسط، سالانه بیش از یک میلیارد و ۸۰۰میلیون متر معکب است. بیش از ۸۰درصد این مقدار، در تابستان رخ میدهد. در هشتم تیرماه ١۴٠٠، تزار دریاچه ارومیه یک هزار و ۲۷۱متر از سطح دریا و حجم آب موجود در آن، ۴میلیارد و ٢۵٠میلیون متر مکعب بود. این مقدار در زمان مشابه در سال ۹۹، ۶ میلیارد و ۲۱۰ میلیون متر مکعب بود. مدیر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای آذربایجانشرقی در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا گفته میزان تبخیر آب دریاچه ارومیه در تابستان سال ۱۴۰۰، به روزانه ۱۷ میلیون متر مکعب رسید. مساله مهمی که لابهلای تبلیغات دولتی افتتاح تونل ۳۶کیلومتری گم شده، بیتوجهی به میزان تبخیر آب در مسیر-به ویژه در محدوده یازده کیلومتری سرباز- و همچنین میزان تبخیر پس از ریختهشدن به دریاچه است.
علاوه بر همه اینها، از نگرانیهای فعالان محیط زیست استانی و کشوری در مورد برداشتهای غیرمجاز نیز نباید گذشت. پیش از افتتاح سامانه انتقال آب نیز اگر به مناطق اطراف حوضههای آبریز دریاچه ارومیه سر میزدید، از تعداد موتورپمپهایی که کشاورزان و ساکنین بومی برای برداشت غیرمجاز آب از سدها و رودخانهها در جای جای منطقه تعبیه کرده بودند، متعجب میشدید. مسوولان در توجیه این نگرانی، اعلام کردهاند که انتقال آب در فصول غیرزراعی انجام خواهد شد و در فصول زراعی نیز، یگانهایی برای جلوگیری از این اتفاق مستقر خواهند شد. این اما تا جایی از نگرانیها میکاهد که مسایل قومیتی و منطقهای را در نظر نگیریم.
انتقال آب رودخانه زاب از ۷ کیلومتری شمال شرق پیرانشهر و از مخزن کانیسیب شروع شده و با تونل ۳۶ کیلومتری، در ۸ کیلومتری جنوب شرق نقده به پایان می رسد. رودخانه زاب در یک مسیر از سد سیلوه و کانال جلدیان آب بە سد چپرآباد و از آنجا بە دریاچۀ ارومیە منقل میشود. در مسیر دیگر نیز آب از سد کانی سیب و بند انحرافی بادینآباد و از طریق تونلی کە در عمق ٨٠ متری زمین حفر شدە بە رودخانە گدار ریخته و از آنجا بە دریاچە منتقل میشود.
به گفته یکی از مسوولان امور اراضی سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی، زمزمه نارضایتی کشاورزان در شهرهای واقع در مسیر پروژه، از همین حالا به گوش میرسد. با اجرای این طرح، تزار آب زیرزمینی دشت پیرانشهر با افت بیشتری مواجه خواهد شد و با خشک شدن زاب کوچک و توقف جریان آب به جنوب عراق، افزایش هجوم گردوغبار به شهرهای جنوبی استان آذربایجان غربی را محتمل میکند. سال گذشته نیز در جریان انجام پروژه انتقال آب، چند پدیده فرونشت زمین در توابع پیرانشهر مشاهده شد. همه اینها علاوه بر اختلافات قومیتی موجود در منطقه، احتمال مقاومت بومیان این منطقه را در برابر انتقال آب به دریاچه ارومیه افزایش میدهد.
آنطور که پیداست، ریخته شدن تمام ۳۰۰میلیون متر مکعب آب وعدهدادهشده به دریاچه ارومیه را نمیتوان بیش از یک حرکت تبلیغاتی قلمداد کرد. به فرض وقوع معجزهای و برطرف شدن همه موانع، حتی همین مقدار نیز دردی از دردهای دریاچه دوا نمیکند. در سال ۹۳، حقآبه مورد نیاز دریاچه ارومیه حدود ۳ میلیارد متر مکعب بود که قرار بود در بازهای ۱۰ ساله تامین شود. در تمام این ۱۰ سال، با افزایش تعداد چاههای غیرمجاز و بدمصرفی کشاورزان بومی بیش از ۳.۶ میلیارد متر مکعب آب را از حوضه آبریز دریاچه ارومیه حیف و میل شده است.
انتقال سالانه ۳۰۰میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه حالا پس از ۱۰ سال، آنهم در شرایطی که مساحت آن تنها در یک سال گذشته، ۱۵۰۰کیلومتر مربع کاهش یافته، تجویز نوشدارو بعد از مرگ است. آنچه تا امروز روشن است اما، بودجهخواری ۱۵هزار میلیارد تومانی ستاد احیای دریاچه ارومیه، عدم اصلاح روشهای معیشتی بومیان منطقه، هزینه ۳هزار و ۶۰۰میلیارد تومانی بهرهبرداری از سامانه انتقال آب، آسیب به حوضههای آبخیز و به جان خریدن پیامدهای زیستمحیطی است. برجسته کردن چنین مشکلاتی شاید در برابر تبلیغات رسانهای به جایی نرسد اما نتیجه هرچه باشد، در آیندهای نه چندان دور مشاهده خواهد شد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟